10 مورد از عادات بد طراحان که باید از آن ها دوری کنید
قطعا همه ما دوست داریم طراحان خوبی باشیم، حتما با این جمله بسیار معروف ادب از که آموختی، از بی ادبان برخورد کرده اید! سایت طراحی رو چه به این حرفا؟! بی ربط هم نیست. اگر شما بخواهید طراح خوبی باشید، یکی از جنبه های خوب بودن، آشنایی با ویژگی های منفی طراحان و عادات بد طراحان است که باعث می شود طراحانی که عادات را دارند، طراح بد بنامیم. در این مقاله از مجموعه مقالات آموزش تجربه کاربری وبسایت مرجع رابط و تجربه کاربری فارسی دقیقا با همین موضوع در خدمت شما هستیم.
میخواهیم با عادات بد طراحان غیرحرفه ای آشنا شویم و یاد بگیریم که از آن ها دوری کنیم.
1 –“من طراح UX هستم، من می دانم که چه چیز برای کاربران ما بهتر است”
کم نیستند طراحانی که تصور می کنند مشکل را بهتر از ذینفعان، بهتر از تیم و حتی گاهی بهتر از کاربران، درک می کنند. این امر اغلب به شرایطی منجر می شود که طراحان به راه حل های خود بسنده کرده و از نقد فراری هستند.
باید بدانید، صرف نظر از اینکه چه مدت زمانی در این حرفه مشغول هستید، تمام ایده های شما صرفا فرضیه هستند. شما باید برای فرضیه ها اعتبار سنجی انجام دهید. اگر مرحله اعتبارسنجی را کنار بگذارید، کار خود را بر پایه فرضیه های غیر معتبر بنا نهاده اید. باید یاد بگیرید که به عنوان یک طراح حرفه ای تجربه کاربری به جای تاکید روی پیشفرض ها و فرضیات خود، کاربران، استفاده کنندگان نهایی محصول و ذینفعان محصول را مبنای کار خود قرار دهید.
اگر طراحی شما مطابق پیشفرض های خودتان باشد احتمالا نتیجه این خواهد شد:
2-“اگر دفعه قبل جواب داد، این بار هم جواب خواهد داد”
هراکلیتوس، فیلسوف یونانی، گفته است: شما نمی توانید دو بار به یک رودخانه قدم بگذارید. در زمینه طراحی UX، این بدان معنی است که آنچه در یک زمینه جواب داد، لزوما در زمینه دیگر جواب نمی دهد. با کار بر روی هر محصول جدیدی، شما باید ابزار و تکنیک هایی را انتخاب کنید که برای این پروژه خاص بهترین باشند.
این یکی از مهمترین نکاتی است که باید در کپی کاری هایتان رعایت کنید🙂 یعنی هر چیزی که از یک محصول کپی می کنید لزوما برای محصول دیگری هم کارایی نخواهد داشت.
3-“به نظر می رسد که کاربران بار شناختی بالایی را تجربه می کنند. باید یک ارزیابی اکتشافی انجام دهیم تا اطمینان حاصل کنیم که فرضیه اولیه ما معتبر است “
این فقط یک نمونه از نحوه استفاده از واژگان نا مفهوم در صحبت های روزانه طراحان است. در حالی که استفاده از چنین عباراتی از نظر تیم UX مشکلی ندارد، اغلب هنگام اشتراک گذاری ایده(ایده ها) با سایر اعضای سازمان، باعث ایجاد سردرگمی می شود. این عبارات برای افرادی که با تکنیک های طراحی UX آشنا نیستند، معنی چندانی نمی دهد. در نتیجه، ممکن است با این کلمات نامفهوم دچار اشتباه شوند.
به یاد داشته باشید که استفاده زیاد از اصطلاحات خاص صنف شما باعث حرفه ای به نظر رسیدن شما نمی شود. تشکیل جلسات یا دمو با سایر افراد سازمان برای این نیست که خودی نشان دهید، بلکه برای کسب بازخورد های ارزشمند است.
یکی از مهارت های اصلی طراح UX توانایی به اشتراک گذاری موارد پیچیده به زبان ساده است. با ساده نشان دادن UX، همه را با خود همراه می کنید.
یکی از عادات بد طراحان UX این است که استفاده از واژگان تخصصی و نامفهوم را بالا بردن کلاس کاری میدانند. پس به عنوان یک طراح حرفه ای سعی کنید که برای بالابردن کلاس کاری خود از واژه ها و اصطلاحات عجیب و غریب استفاده نکنید، بلکه از ساده ترین ادبیات استفاده کنید.
4-“ما برای ساخت یک پروتوتایپ زمان نداریم. هنگام ارائه محصول همه چیز روشن می شود.”
حذف مرحله ایجاد پروتوتایپ و تلاش زیاد برای ساختن یک محصول واقعی، یکی دیگر از اشتباهات رایج طراحان(و خطرناک) در میان بسیاری از تیم های طراحی است. اگر برای ایجاد چیزی که باور داریم فوق العاده است، تلاش زیادی انجام داده و پس از ارائه آن به دنیای بیرون، متوجه شویم که راه حلی را که ارائه کرده ایم، به شکلی که ما می خواهیم جواب گو نیست، شرایط بسیار استرس زا خواهد شد.
نمونه سازی و پروتوتایپ به شما امکان می دهد تا قبل از صرف وقت با یک تیم مهندسی برای تولید محصول واقعی، فرضیات خود را آزمایش کنید. بهتر است مشکلات در مراحل اولیه طراحی محصول شناسایی شوند، زیرا هزینه تعمیر محصول در این مراحل به مراتب کمتر از هزینه حل مشکل مشابه بعد از انتشار محصول خواهد بود. همانطور که دیوید کلی، بنیانگذار IDEO می گوید: ” سریعتر شکست بخور، زود ترموفق شو”.
ایجاد یک پروتوتایپ لزوما زمان زیادی را نمی گیرد. طراحان می توانند از تکنیک های مختلف طراحی برای ایجاد پروتوتایپ استفاده کنند. یکی از روشهای مناسب ایجاد پروتوتایپ، نمونه سازی سریع است. روشی محبوب برای ایجاد سریع وضعیت آینده یک محصول. سپس این نمونه اولیه برای اعتبار سنجی در اختیار کاربران قرار می گیرد. محصول می تواند یک وب سایت یا یک اپلیکیشن باشد.
5-“پس از اتمام محصول، آماده ام تا به سراغ چیز دیگری بروم”
بعضی از طراحان بر این باورند که کار آنها در لحظه ی ارائه محصول، تمام شده است. اما در حقیقت، فرایند طراحی محصول با انتشار آن در بازار پایان نمی یابد. در بیشتر موارد امکان دارد میزان کار انجام شده پس از انتشار محصول بیش از قبل باشد. طراح باید طرح خود را با داده های آنالیتیک کاربر اعتبار سنجی کند، او باید بر روی نحوه تعامل کاربران با یک محصول تمرکز کرده، از آنها یاد گرفته و طراحی را تبدیل به یک تجربه بهتر کند.
این جله همچنین نشان دهنده یکی مشکل جدی تر است: عدم حس مالکیت. طراحی که چنین چیزهایی را بیان می کند، مسئولیت کافی در قبال راه حل های خود ندارد.
البته واقعیت این است که در بازار ایران پروژه های بسیاری پس از مرحله تولید محصول، کار طراح به اتمام می رسد.
6-“من یک فرد خلاق هستم، نه یک فرد فنی”
ششمین مورد از عادات بد طراحان بی توجهی به ارتباط با توسعه دهندگان است. طراحان اغلب به توسعه و بازاریابی به عنوان امری ضروری برای ایجاد یک محصول فکر می کنند، اما برای صرف وقت بیشتر برای یادگیری در مورد این زمینه ها آمادگی ندارند. به عبارت دیگر، آنها از ماندن در لاک خود لذت می برند.
در حقیقت، شکستن این لاک یک راه عالی برای افزایش مهارت های طراحان UX است. با توسعه دهندگان صحبت کنید، با اعضای تیم بازاریابی ارتباط برقرار کنید، سعی کنید پروژه را از دیدگاه آنها ببینید. این کار به شما اجازه می دهد تا قدر برخی از اعضای تیم را بهتر بدانید. این دانش تازه کسب کرده و همدلی ایجاد شده با اعضای تیم، به شما در تولید محصولات بهتر کمک می کند.
7-“ما باید دقیقا به همان شیوه ای محصول را تولید کنیم که ذینفعان می خواهند”
ذینفع کسی است که هم محصول برایش مهم است و هم نتیجه محصول، ساده بخواهیم بگوییم می توانیم بگوییم کارفرما و مالک محصول می توانند ذینفعان باشند.
مخالفت کردن با ذینفعان یکی از مهمترین مشکلات و عادات خوب طراحان در فرایند طراحی است. البته، ساخت محصول به همان شکلی که ذینفعان می خواهند، بسیار آسان تر است.
اما استفاده از چنین رویکردی واقعا خطرناک است. فقط به این دلیل که فردی در شرکت دارای رده بالایی است، به این معنی نیست که همیشه درست می گوید. طراح UX فردی است که مسئولیت را بر عهده گرفته و اولین کسی است که در صورت وجود مشکل در طرح، سرزنش می شود. به همین دلیل یک طراح UX خوب باید یک مذاکره کننده خوب باشد. او باید کاری کند تا در فرآیند طراحی علاوه بر ذینفعان، صدای همه شنیده شود.
8-“یا به همین روش طراحی را انجام می دهیم یا من انصراف می دهم”
موقعیتی را تصور کنید که کاربرپژوهی را انجام داده و مشکلات بسیاری در زمینه قابلیت استفاده محصول یافته اید. شما تیم خود را مجبور به حل تمام این مشکلات می کنید. می دانید که حق با شما است و از انجام مصالحه اجتناب کرده می گویید اگر آنها مشکلات را حل نکنند، منجر به ایجاد یک UX بد می شود.
بدون شک، مبارزه بر سر تصمیمات طراحی یک مهارت عالی برای طراحان UX است. اما طراحان باید چارچوب فعلی را نیز درک کرده و با آن سازگار شوند؛ منابع هیچ تیمی نامحدود نیست، بنابراین تقریبا غیرممکن است که از تیم بخواهید تمام مشکلات UX را پیش از انتشار حل کنند. به همین دلیل کار تیمی نیاز به سطحی از مصالحه و کنار آمدن با هم دیگر دارد. برای پیشرفت به سمت جلو، باید توصیه های خود را اولویت بندی کنید و مطمئن شوید که تیم بر روی پیشنهادات حیاتی کار کردهدر حالی که توصیه های کم اهمیت تر را کنار می گذارند.
9-“آمازون و گوگل این کار را انجام می دهند. ما هم بهتر است همان کار را انجام دهیم. “
نهمین مورد از عادات بد طراحان اتکا به برندهای مطرح است. استفاده از نام های بزرگ هنگام بحث درباره تصمیمات طراحی، راه مطمئنی برای ایجاد فشار بیشتر بر تصمیمات طراحی شما است. اما فقط به این دلیل که چیزی برای سایر شرکت ها و پروژه ها جواب می دهد، به این معنا نیست که برای شما نیز کارایی خواهد داشت. استفاده از الگوهای برخی از نام های بزرگ در هنگام ایجاد طرح مشکلی ندارد، اما تنها در صورتی که اطمینان دارید در رابطه با محصول شما به تجربه کاربری بهتری منجر خواهد شد. و این امر در صورتی روشن می شود که راه حل های خود را با کاربران واقعی آزمایش کنید.
10-” باید مراحل فرایند طراحی را دقیقا همانطور که در مورد آن بحث کردیم، دنبال کنیم”
فرایند طراحی UX از جنبه های حیاتی طراحی UX است. نبود یک فرایند جامع طراحی UX، مثل حرکت طراح در تاریکی است. از سوی دیگر، یک فرآیند واضح و مختصر، باعث ایجاد تجربیات شگفت انگیز برای کاربران می شود.
بسیاری از طراحان بر این باورند که یک فرآیند همه جانبه طراحی تجربه کاربری وجود دارد که موفقیت را تضمین کرده و می تواند در همه پروژه ها اعمال شود. متاسفانه، چنین چیزی وجود ندارد. در حالی که امکان تعیین مراحل هر پروژه وجود دارد، یک فرآیند UX دقیق همیشه باید بر اساس الزامات پروژه انتخاب شود؛ هر پروژه ای منحصر به فرد است و نیازهای خاص خود را دارد.
همچنین فرایند UX روی سنگ حک نشده است. طراحان باید آمادگی تطبیق روند طراحی بر اساس داده های خود را داشته باشند. به عنوان مثال، ممکن است قابلیت استفاده یا A / B تست را بررسی کرده و متوجه شوید که باید قسمت خاصی از محصول را دوباره طراحی کنید، دوباره سراغ دفتر خود رفته و راه حل دیگری طراحی کنید.
درباره مرجع UIوUX فارسی
هدف ما از راه اندازی مرجع UI و UX فارسی اینه که بتونیم باهم و کنارهم بیشتر و آسونتر یاد بگیریم و وب ایران رو زیباتر بسازیم.
نوشته های بیشتر از مرجع UIوUX فارسیمطالب زیر را حتما مطالعه کنید
وایرفریم (Wireframe) چیست؟ همه چیز در مورد وایرفریم ها
پرکاربرد ترین تست های UX (تجربه کاربری) و کاربرد آن ها
Adobe XD چیست؟ همه چیز درباره XD به زبان ساده
25 نمونه طراحی UI که در سال 2021 حتما باید ببینید!
طراحی رابط کاربری (UI) با فتوشاپ | خوب یا بد؟
چگونه UI/UX کار شویم؟ نقشه راه شروع طراحی UI و UX برای مبتدیان
6 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
چه مقاله ی خوب و کاملی بود.ممنون
ممنون زهرا جان.
تشکر دوست داشتم
خوشحالیم که راضی بودید:)
تشکر از شما، مطالب گرانبهایی بود.
خواهش میکنم لطف دارید.